•▪●ღعشقღ●▪•
•▪●ღعشقღ●▪•
متن عاشقانه واحساسی و...
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 25 بهمن 1390برچسب:اشعار عاشقانه,عکس های عاشقانه, توسط love |

 

 

 

کویرستانی ام ،تبخال پایم را نمی بینی

زپا افتادگی ها رنج راهم را نمی دانی

تو از من دل شکستی و من از میخانه پیمانه

گناهت را ندیدی و اشتباهم را نمی دانی

که هستی شمیم آرزویم را نمی بویی

چه هستی که نگاه دادخواهم را نمی دانی؟

 

باتو

لحظه ای که درآغوش توبودم

لحظه ی باتوبودن

لحظه ی درتوبودن

برای تودرکنارتوزیستن

به یادرآرساعت دلنشین دراوج بودن

باتوبودن

احساس دلپذیرزندگانی را

تاریک یا روشن،
امروز،
روز اول احساس ناب ماست.
باور کنیم یا نه،
صدامان،
اینجا کنار حادثۀ شامگاه ماست.
بودیم و مانده ایم،
چه با شک چه با یقین،
این گام اول راه دراز ماست.
هر لحظه،
دیدن و شوق و سکوت و آه،
با من بمان و بمانم برای تو،
این حس عاشقانه ام،
از گرمی شماست.
عاشق شدیم،
ولی بی حضور هم، 
حالا بیا و نور شو،
این صبح منتظر آفتاب ماست.

 

به یادم باش به یادم باش 

 

همیشه همصدایم باش


هوایم باش صدایم باش


رفیق لحظه هایم باش


همیشه همصدایم باش 


مثل من باش عاشقم باش


بیا با من بیا تا من که آغوشم به روت بازه 


دلم با من بدون تو نمی سازه نمی سازه


دارم آهسته آهسته من از عشق تو می سوزم 


به یادم باش به یادم باش تو ای یاد شب و روزم

بیا با من که من عاشق ترینم من همینم


بدون تو درخت بی زمینم من همینم


بیا با من که پابند تو باشم با تو باشم


دچار قهر و لبخند تو باشم با تو باشم

 

نگاهت نوازشگرانست ومهربان

ولی من از مهر ورزیدن میهراسم

گرمای وجودت میسوزاند مرا

حیف که تورا از بوسیدن میهراسم

با اینکه میدانم تو عطر باغ بهشتی

نمیدانم چرا این رایحه را ز بوییدن میهراسم

خوب حس میکنم تو همچون شراب نابی

 لاکن این طعم را  ز نوشیدن میهراسم

 من با پژمردگیهایم خوب آشنایم

 ولی حتی با تو ز  روییدن میهراسم

میخواهم خوش آمد بگویم به تو مهمان قلبم

اما از تو رفتن و در را کوبیدن میهراسم

با اینکه حس میکنم هر دو محتاج عشقیم

نمیدانم چرا در ره عشق لباس رزمرا پوشیدن میهراسم

    با اینکه میبینم دستها و چشمهایت با من حرف میزند

لاکن باز هم از پرسیدن و با تو جوشیدن میهراسم

هر چه بیشتر محتاج عشق و نوازش تو باشم

حتی یکقدم در اینراه ز تو عشقرا پرسیدن میهراسم

میخواهم از این سکون و سکوت طوفان به پا کنم

ولی باز نمیدانم چرا از طوفان بودن و وزیدن میهراسم


نظرات شما عزیزان:

دنیای این روزای من
ساعت16:33---27 بهمن 1390
سلام ممنون بابت نظر زیباتون...
وب شما هم عالیه ..
راستی ممنون که لینکم کردین منم با افتخار شمارو لینک کردم
باز هم بهم سر بزن خوشحالم می کنی


viyan
ساعت11:21---25 بهمن 1390
سلام
وب زیبایی دارید
منم شما رو لینک کردم و خودم رو هم با اسم❤هر چه می خواهد دل تنگت بگو❤
در وب شما لینک کردم
ممنون میشم سر بزنید


ana
ساعت10:14---25 بهمن 1390
واقعا شعر قشنگی بود مرسی دوست عزیز

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: